مکتب انتظار مکتب سازندگی است به مکتب تخریب و تخدیر

انتظار به خودی خود معنای آماده بودن را دارد یعنی نمی شود فردی با هر دیدگاه منتظر شخصی و یا چیزی باشد و خودش در بی خیالی سیر کند این معنا با عقل سازگار نیست .فرد منتظر باید مهیا باشد والّا با الفبای انتظار بیگانه است فردی که منتظر است خانم او بسلامتی فارق شود آیا می تواند آماده نباشد آیا اطرافیان وی می توانند بی توجه به وضع آن خانم پی کار خود بروند,محال است آیا کسی که منتظر است دکتری ,اورژانسی,نمی دانم هر کس دیگری به داد بیمارش برسدچوبی بدست گرفته و بیمار را به باد کتک بگیرد و یا مرهم و مسکّنی برای تسکین درد بیمار به کار میگیرد.بشریت در عصر حاضر در دوران انتظار است بلکه بشریت در تمام ادوار زمانی منتظر بوده است و همیشه پی منجی می گشته است و ما خصوصاً در عصر منجی منجیان عالم فرار داریم که در تمام کتب ادیان الهی و غیر الهی به آن موعود اشاره شده است.بشریت منتظر انسان کاملی است که آئینه تمام نمای خداوند می باشد و خلیفه او در روی زمین و بین تمام مخلوقات او برجسته ترین است و او به تنها آمال همه انبیاء و تمام صالحان بر روی زمین که آمال تمام  موجودات عالم است خلاصه خلقت است علت سجده همه ملائکه به آدم ,اوست او خلاصه پاکان عالم است او علت غائی خلقت است سبب خلقت ما اوست سبب مکنت ما اوست سبب روزی ما اوست عالم به گرد او می گردد عالم به عشق او می چرخدخورشید به عشق او میدرخشد ماه به عشق او می تابد شمع به عشق او می سوزد. رود به عشق او روان است.دریا به عشق او در موج است.کوه به عشق او در اوج است.صحرا به عشق او در خواب است. عالمیان همه منتظرند که موعود الهی برسد و بساط ظلم برچیند و زنجیر بردگی از گردن مظلومان باز کرده وعدالت را مستقر نماید تا آدمیان و دیگر خلائق در زیر علم او بندگی خدای بنمایند. به امید آن روز 

+ نوشته شده در  پنجشنبه پنجم اسفند ۱۳۸۹ساعت ۸:۲۴ ق.ظ  توسط علی  |